کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری درک درستی از سیاست خارجی دارد؟
آنچه نامزدهای سمت ریاستجمهوری تاکنون درباره سیاست خارجی گفتهاند، تنها به میزان ناامیدی از تحولی مثبت در این حوزه در دوره تصدی آنها افزوده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، سیاست خارجی کشور اکنون با معضلات عظیمی مواجه است. در روابط بینالملل، از جنگ و تحریم بهعنوان بزرگترین مصیبتهایی که ممکن است بر یک کشور و مردم آن وارد شود، سخن میرود. ما سالهاست با تحریمهایی گسترده و تقریبا جامع مواجهایم. در این سالها به دفعات تا یکقدمی جنگی خانمانسوز نیز پیش رفتهایم و تهدید جنگ همچنان باقی است. این دو مصیبت، دو علت اصلی و بنیادی مشکلات اقتصادی است که کشور با آن مواجه است.
اگرچه سوءمدیریت گسترده در هشت سال گذشته نیز زمینهساز بخش مهمی از مشکلات کشور بوده است؛ اما عواقب تحریم و تهدید جنگ برای اقتصاد کشور در ترکیب با عوارض ناشی از سوءمدیریت مزمن چند برابر شده است. بدون رفع مصیبت تحریم و رفع تهدید جنگ، سرمایهگذاری مولد و مؤثر که پیشنیاز قطعی رشد و توسعه اقتصادی است، امکانپذیر نیست. نهتنها سرمایهگذاری در تولید، تنها راه افزایش نرخ اشتغال مولد، مفید و پایدار است که در شرایط تحریم و تهدید جنگ محقق نمیشود، بلکه برعکس، سرمایههای بومی و ملی نیز متمایل به گریز از کشور میشوند. مطابق آمار بانک مرکزی، خالص حساب سرمایه ملی در 15 سال گذشته تقریبا همیشه منفی بوده و از سال 85 تا آذر 99 معادل 169.2 میلیارد دلار از کشور خارج شده است.
در شرایطی که بخشی از سرمایههای بزرگ و متوسط میل به خروج دارند، بخش عمدهای از سرمایههایی که میمانند، به علت سوءمدیریتها و نابسامانیها در سیاست داخلی و خارجی که پیشبینی آینده را غیرممکن میکند، میل به فعالشدن در حوزههایی مانند طلا، دلار و حداکثر برخی حوزههای زودبازده مانند ساختمان و دلالی دارند. در چنین شرایطی، بدیهی است که مدیران و متخصصان ایرانی نیز با توجه به افت شدید تقاضا برای خدمات آنها و محدودبودن فرصت ارتقا برای اکثر آنها که شاغل هستند، با مشکل مواجهاند و به این دلیل امید به آینده به بزرگترین غایب در محیط اجتماعی ما تبدیل شده است. نتیجه اینکه بسیاری از تحصیلکردههای ما صبح با فکر مهاجرت از خواب برمیخیزند و شب با فکر مهاجرت به خواب میروند.
با وجود چنین مشکلات بنیادی و بسیاری دیگر که پرداختن به آنها از حوصله این مختصر خارج است، جای تأسف است که کاندیداهای ریاستجمهوری ما درگیر افکاری انتزاعی و فرازمینی هستند یا نظراتی مطرح میکنند که به حدی کلی است که هیچ نظری درباره آنها نمیتوان ارائه کرد. مثلا آقای رضایی تأکید میکند که چون «فرمول پیشرفت در دوره تحریم را آموختهایم»، «آنها التماس میکنند که مذاکره کنیم.» وی میگوید «مسئله برجام را جدی خواهد گرفت و آمریکا را به دیپلماسی واقعی میکشانیم؛ به سمتی که به تعهداتش عمل کند.» آقای زاکانی راهحل تحریم را در «تکیه بر پتانسیلها و توانمندیهای داخلی» و «استفاده از همه فرصتهای منطقهای و جهانی» میداند و میگوید: «بر اساس تولید داخل، کشور را اداره کرده و عملا تحریمها را بیاثر میکند.» آقای جلیلی میگوید: «برجام سند طلبکاری است نه بدهکاری. ما هزینه برجام را دادهایم.» ایشان میگوید: «با قاطعیت عرض میکنم امضای کنوانسیونها از جمله FATF هیچ فایدهای برای کشور ندارد و حاضرم در این زمینه مناظره کنم.» زاکانی: «ما بهجای آنکه با دلار تبادل مالی کنیم، با پول کشورها تبادل مالی میکنیم و آن زمان FATF بیاثر میشود.»
برچسب ها :انتخابات ، سیاست خارجی ، کدام کاندید
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0